شبکه های اجتماعی آثار مخربی بر تعلیم و تربیت دارند.افت تحصیلی در 70 درصد دانشآموزانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، به وضوح مشاهده میشود.
نکات برجسته پژوهش:
- دانشآموزان بیش از دیگران در معرض آسیبهای ناشی از کاربرد نادرست اینترنت قرار دارند. تحقیقات نشان میدهد که استفاده زیاد از اینترنت با پیوند ضعیف اجتماعی مرتبط است و دانشآموزانی که بیشتر وقت خود را صرف وبگردیهای اینترنتی میکنند پیوند کمتری با خانواده و گروه هم سالان خود دارند و تاثیر پذیری بیشتری نیز از این فضا دارند.
- این روزها با توجه به استقبال گسترده کاربران اینترنتی خصوصاً قشر جوان و نوجوان از شبکه های اجتماعی مجازی، بررسی مسائل مربوط به این شبکه ها جهت اتخاذ تصمیمات صحیح و برنامه ریزی دقیق توسط مسئولان فرهنگی و اجتماعی و نیز والدین، ضروری است.
- از جمله مشکلاتی که ممکن است برای دانشآموزان در صورت استفاده نادرست از اینترنت و فضای مجازی به عنوان آینده سازان جامعه پیش بیاید، افت تحصیلی و کاهش عملکرد آموزشی آنان است.
- دانشجویان و دانشآموزان در ایام امتحانات با توجه به وابستگی و گرایش زیاد به شبکههای اجتماعی مجازی، مدت زیادی را در این شبکهها میگذرانند که این امر تاثیرات نامطلوبی بر وضعیت آموزشی آنها داشته و باعث افزایش افت تحصیلی و پایین آمدن کیفیت آموزشی و امتحانات آنها شده است.
- افت تحصیلی در 70 درصد دانشآموزانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، به وضوح مشاهده میشود.
-ا عتیاد برخی نوجوانان و جوانان به شبکههای اجتماعی به حدی زیاد شده است که حتی در کلاس درس و زمان تدریس معلم و استاد در شبکههای اجتماعی به سر میبرند.
پژوهش خبری صدا و سیما: اینترنت و سرویسهای ارائه شده در قالب آن، در عین حال که ابزار مفیدی برای کسب و تبادل اطلاعات است اما میتواند مخرب نیز باشد؛ به بیان دیگر، اینترنت ابزار قدرتمندی است که هم میتواند باعث فساد گردد و هم ابزار آموزش و تعلیم و رشد علمی، فرهنگی و اجتماعیِ نوجوانان و جوانان را فراهم آورد. شبکههای اجتماعی مجازی مثل همه پدیدههای مدرن به عنوان یک ابزار هم کاربرد منفی و هم کاربرد مثبت دارند به شرط آنکه استفاده کننده روشهای استفاده صحیح از آن را بداند.
این روزها با توجه به استقبال گسترده کاربران اینترنتی خصوصاً قشر دانش آموز و دانشجو از شبکه های اجتماعی مجازی، بررسی مسائل مربوط به این شبکه ها جهت اتخاذ تصمیمات صحیح و برنامه ریزی دقیق توسط مسئولان فرهنگی و اجتماعی و نیز والدین، ضروری است. آنچه که در این میان می تواند آسیب هایی را به جامعه وارد کند، گرایش افراد جامعه به آسیبهای فضای مجازی است و قشر دانش آموز به جهت خصوصیات روانشناختی که دارد از اثرپذیرترین گروه های جامعه به شمار میآیند. در این نوشتار آثار منفی شبکه های اجتماعی بر روی دانش آموزان و دانشجویان را از جنبه افت تحصیلی مورد بررسی قرار می گیرد.
شبکه اجتماعی چیست؟
شبکه های اجتماعی، از گروههایی عموماً فردی یا سازمانی تشکیل شده که از طریق یک یا چند نوع از وابستگیها به هم متصل اند و در بستر یک جامعه اطلاعاتی پیچیده، کارکرد مؤثر شبکه همگرا را تصویر میکنند و موفقیت و محبوبیت روزافزون آنها به دلیل داشتن رنگ و بوی اجتماعی است. امروزه شبکه های اجتماعی سکاندار اقیانوس پرتلاطم اینترنت اند.
مهم ترین شبکه های اجتماعی در ایران و جهان کدامند ؟
علل گرایش افراد به شبکه های اجتماعی چیست؟
هریک از افراد جامعه به دلایل مختلفی در شبکه های اجتماعی مجازی حضور پیدا می کند. شبکههای اجتماعی، با قابلیتهایی که در اختیار فرد قرار میدهد مانند ایجاد محیطی شخصی، انتخاب دوستان، آزادی در بیان نظرات و مخالفت با نظرات دیگران، آزادی در استفاده از تفریحات مختلف و. حسی از کنترل شخصی و اراده فردی را به کاربر خود منتقل میکنند. این آزادی عمل و حس کنترل، یکی از اصلیترین دلایل گرایش افراد بهخصوص جوانان به شبکههای اجتماعی است.
تاثیر شبکههای اجتماعی بر افت تحصیلی دانشجویان و دانشآموزان از نگاه کارشناسان
مهرداد هوشمند، کارشناس اجتماعی
ـ رشد روزافزون تکنولوژی و وسایل جدید ارتباطی و شبکههای جدید اجتماعی و اینترنتی همه ابعاد زندگی فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده و جزئی از زندگی و روابط بین افراد و گروههای اجتماعی شده است.
ـ در حال حاضر دانشجویان و دانشآموزان در ایام امتحانات با توجه به گرایش زیاد به این وسایل و شبکههای اجتماعی مجازی، مدت زیادی را در این شبکهها میگذرانند
ـ این امر تاثیرات نامطلوبی بر وضعیت آموزشی آنها داشته و باعث افزایش افت تحصیلی و پایین آمدن کیفیت آموزشی آنها شده است.
ـ لازم است در این زمینه برنامهریزیهای مناسبی در جهت افزایش آگاهی و شناخت دانشجویان و دانشآموزان و خانوادهها توسط نهادها و سازمانهای آموزشی، فرهنگی و تربیتی در محیطهای دانشجویی و دانشآموزی صورت گیرد.
مسعود بصیری، رئیس سازمان بسیج رسانه کشور
ـ شبکه های اجتماعی آثار مخربی بر تعلیم و تربیت دارند.
ـ افت تحصیلی در 70 درصد دانشآموزانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند، به وضوح مشاهده میشود.
ـ تا زمانی که فضای امن برای حضور دانش آموزان و دانشجویان ایجاد نشود چالشها و تهدیدها در حوزه تعلیم و تربیت رو به افزایش است.
ـ کنترل کودکان در شبکههای اجتماعی غیرممکن است و تنها راه جلوگیری از آسیب دانش آموزان در شبکههای مجازی، ایجاد محدودیت برای آنان در این فضاها است.
محمدرضاکریمیان، مسئول بسیج دانش آموزی
ـ گرچه ماهواره و تکنولوژیهای جدید ارتباطی، سهم به سزایی در پیشرفت علم و رفاه انسانی دارند اما در تجربه کوتاه و چندین ساله معلوم شده است دارای برخی آسیب ها و پیامدهای منفی نیز هستند و این تاثیرپذیری بر روی کودکان و نوجوانان بیشتر و قابل تاملتر است.
ـ اعتیاد برخی نوجوانان و جوانان به شبکههای اجتماعی به حدی زیاد شده است که حتی در کلاس درس و زمان تدریس معلم و استاد در شبکههای اجتماعی به سر میبرند.
ـ تمرکز حواس دانشآموز در کلاس درس، مهم ترین امر در روند یادگیری دروس است، ولی امروزه بردن گوشی همراه در این محیط آموزشی، بلای جان تمرکز حواس درس و استاد شده است.
ـ دانشآموزانی که درگیر شبکههای اجتماعی هستند، تمرکزشان بر درس کاهش مییابد و این موضوع افت تحصیلی را به همراه دارد.
امان الله مقدم، جامعهشناس
ـ حضور پررنگ دانشآموزان و دانشجویان در شبکههای اجتماعی موجب شده آنان حتی در کلاس درس و زمان تدریس استاد و معلم نیز نتوانند از حضور در شبکههای اجتماعی دل بکنند.
ـ این امر موجب موجب نوعی بینظمی و اخلال در جریان یادگیری و موجب فروریختگی آموزش میشود.
سخن آخر
اینترنت فضایی مملو از فرصت و تهدید است. فضای مجازی، همانند هر مقوله ی دیگری که در عالمِ واقع وجود دارد، باید از منظر تهدید و فرصت، توأماً دیده شود. فضای مجازی، سکه ای است که باید دو روی آن را با هم دید. رویی که ناظر به فرصت ها و نقاط قوت آن بوده و روی دیگر که ناظر به تهدیدهای این فضا می باشد. باید دانست که شناخت صحیح فضای مجازی و به تبع آن، استفاده ی صحیح و در عین حال حداکثری از این پدیده ی دنیای مدرن، مستم شناخت و سپس لحاظ کردن هر دو روی سکه است.
براساس آمارهای منتشره تنها یک ونیم درصد از محتوای اینترنت غیراخلاقی و تهدیدآمیز می باشد و این در حالیست که این یک ونیم درصد بر نود و هشت ونیم درصد فرصت آمیز محتوای اینترنت سایه شوم خود را افکنده است. به نظر می رسد با اتخاذ راهکارهای مناسب می توان فضای اینترنت و فضای مجازی رابه فضای آموزشی برای دانش آموزان و دانشجویان تبدیل کرد که این امر همکاری بسیاری از سازمان های دخیل در امر را می طلبد.
پژوهش خبری صدا و سیما// مرتضی رکن آبادی
* منابع در آرشیو موجود است.
http://www.iribnews.ir/
ساده ترین نمونه را می توان در مثال اعتیاد عامل طلاق و طلاق عامل اعتیاد را جست وجو کرد. همین معادله برای سایر آسیب های اجتماعی مانند کودک آزاری، ازدواج کودکان، کارتن خوابی، سرقت، درگیری های خیابانی، اختلالات روحی روانی، خشونت علیه ن، کودکان کار، اسیدپاشی، خیانت، بزهکاری، جرم و جنایت و مشکلات زیست محیطی نیز صدق می کند.
از این رو یافتن پاسخ واضح برای این پرسش که علت اصلی افزایش آسیب های اجتماعی چیست؟ امری دشوار به نظر می رسد اما آنچه روشن است این است که هر کجا که آموزش از طریق نهادهای اصلی و جامعه پذیری در افراد با چالش روبه رو شود، آسیب ها نیز مجال رشد یافته و چون دومینویی اعضای جامعه را گرفتار می سازند.
�سیدحسن قاضی زاده هاشمی� وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بارها نسبت به افزایش آسیب های اجتماعی و بی توجهی به برخی از آن ها در جامعه هشدار داده است.
وی در تازه ترین اظهارات خود با طرح پرسشی گفته است چرا آمار آسیب اجتماعی باید در کشور بالا باشد؟ چون نه خانواده، رسانه و نه مدرسه درست عمل نمی کند.
گذار از مراحل توسعه یافتگی و رویارویی با مدرنیته از عوامل دامن زننده به آسیب های اجتماعی است. جوامع در مسیر گذار دچار آسیب و شکاف های عظیم اجتماعی می شوند. در این مرحله، تغییر، همه اقشار را گرفتار ساخته و فناوری به همه سطوح زندگی، اندیشه، روابط و رفتارها وارد می شود. هرچه تغییرات، گسترده تر باشد شکاف های ساختاری بیشتر شده و جامعه آسیب پذیرتر خواهد شد. افزایش آسیب های اجتماعی در جامعه ایران و تلاش برای پیشگیری و کاهش آن نیازمند توجه به برخی امور کلیدی چون آموزش است.
فراموش نکنیم که آسیب های اجتماعی متعلق به طبقه و قشر خاصی نیستند تنها شدت و حدت آسیب ها میان طبقات پایین تا طبقات بالا و از مناطق حاشیه نشین تا مرفه نشین تفاوت دارد. همانگونه که وزیر بهداشت نیز اذعان کرده است؛ کلید اصلی و حلقه مفقوده رشد آسیب های اجتماعی را باید در عملکرد ناقص و نادرست نهادهای آموزشی چون خانواده، مدرسه و رسانه ها جست و جو کرد.
از سویی دیگر، هر چند که آمار و ارقام مشخص و رسمی در باره آسیب های اجتماعی و میزان گسترش آنها جود ندارد اما فقط کافیست با نگاهی به جامعه و گزارش های اجتماعی رسانه ها پی به وضعیت شیوع آن ها ببریم؛ هر ساعت 20 طلاق رخ می دهد، سن اعتیاد در ایران نگران کننده است، چرا آمار کودک آزاری در ایران روبه افزایش است؟ ماجرای چند جنایت خانوادگی تکان دهنده، حاشیه نشینی خاستگاه اصلی آسیب های اجتماعی، شکاف طبقاتی به بدترین وضعیت دهه اخیر رسید و صدها تیتر دیگر که روزانه در میان خبرها و گزارش ها به چشم ما می خورد، بر این مهم که آسیب های اجتماعی به طور چشمگیری در حال افزایش هستند، صحه می گذارند.
بسیاری از جامعه شناسان سرنخ درمان دردهای اجتماعی را در آموزش و ارتقای فرهنگ جست و جو می کنند. در این مهم سه نهاد خانواده، آموزش و پرورش و رسانه نقش مهمی ایفا می کنند. کودکان با ضمیر سفیدی که به دور از آلودگی ها و رفتارهای ناپسند است در خانواده ای متولد می شوند که نقش پررنگ و مستقیمی در اجتماعی کردن و تربیت آن بر عهده دارند.
آنان زمانی در مسیر آموزش درست و اجتماعی شدن قرار می گیرند که پدر و مادر از نظر سلامت روح و روانی در وضعیت مطلوب بوده و خود آموزش های لازم را برای پرورش و تعلیم کودکان آموخته باشند. والدینی که خود درگیر روابط ناسالم اجتماعی، تامین معاش، عادات و رفتارهای ناپسند باشند به طور حتم الگوی خوبی برای فرزندان و نسل های آینده نخواهند بود. اینجاست که آموزش و جامعه پذیری با اخلال روبه رو شده و کودک برآمده از دل خانواده با انواع آسیب های روحی و رفتاری روانه جامعه می شود.
کودکان در گام بعدی تربیت و پرورش با نظام آموزشی روبه رو می شوند. اکنون با گذشت بیش از سه دهه از استقرار نظام دینی و اسلامی آموزش و پرورش، گزارش ها حاکی از عملکرد نه چندان قوی مدارس در جهات مختلف تعلیم و تربیت دینی، اخلاقی و حتی علمی کودکان است.
به گفته کارشناسان آموزشی، مهم ترین ضعف آموزش و پرورش دور ماندن از تحولات علمی و اجتماعی جامعه کنونی است. این عقب ماندگی افزون بر اینکه توسعه اقتصادی و علمی کشور را با مانع روبه رو می سازد، با عدم آموزش های رفتاری و فرهنگی مناسب به کودکان آنان را در معرض انواع آسیب های اجتماعی قرار می دهد.
اگرچه تدوین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و ابلاغ اجرای آن در این نظام نشان از تلاش برای ارتقای کیفیت عملکرد آن دارد چرا که تکیه گاه آن مبانی دینی است و بسیاری از نخبگان در تهیه آن دست داشته اند، اما مساله اصلی در اجرای کامل این سند و تحقق اهداف آن است.
در حال حاضر جای خالی آموزش های مهمی چون خویشتن بانی در سنین 7 تا 14 سالگی، مهارت های کنترل خشم، شیوه ارتباطات اجتماعی، تقویت مهارت های فردی، آموزش فعالیت های جمعی، ارتقای روحیه جمعی، استعدادیابی و هویت بخشی دینی در آموزش مدارس مشاهده می شود.
همین مسائل باعث می شود در رفتار فارغ التحصیلان این سیستم شاهد بروز رفتارهایی چون بی هویتی، نااگاه به مسائل مذهبی، کم توجهی به آداب و سنن فرهنگی و دینی و کم رنگ شدن ارزش های اخلاقی و ملی باشیم.
در وهله سوم رسانه های جمعی و در راس آن ها تلویزیون نقش برجسته ای در تعلیم و آگاهی بخشی به افراد دارند.
رسانه ها یکی از ارکان اصلی فرهنگ سازی و آموزش در جوامع به شمار می روند اما متاسفانه در جامعه ما بهره برداری های لازم از ظرفیت های فراوان آن ها در رشد و تعالی فرهنگی و اجتماعی افراد صورت نگرفته است. حتی عملکرد نادرست رسانه ها در این حوزه گاهی مواقع به ضد ارزش نیز تبدیل شده و موجب کاهش اعتماد عمومی و شکاف در سرمایه های اجتماعی شده است. بنابراین در جایی که فرد آموزش های فرهنگی و اجتماعی ای را از طریق خانواده دریافت نکرده و سپس وارد نظام آموزشی شده که آن نیز فرد را برای ورود به جامعه آماده نساخته است، باید به رسانه متوسل شد.
در فضای کنونی جامعه ایران هنوز اعتماد و تاثیرپذیری از رسانه های جمعی وجود دارد. از این رو می توان در نیرو و توان رسانه های برای فرهنگ سازی، آگاه سازی و آموزش های رفتاری بهره جست تا بلکه بتوان حرکت اسب سرکش آسیب های اجتماعی را مهار و با ارتقای کیفیت آموزش های اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه پذیرتر و توانمندتری را روانه اجتماع کرد.
ابزارک Image result for آسیب های اجتماعی و کودکان تصویر
معضل کودکان کار پدیدهای مشترک در همه کشورهاست و میتوان گفت که این کودکان بیگناه در مجموع با آسیبهای اجتماعی یکسانی مواجه هستند.
بنابر گزارش سازمان جهانی حقوق بشر بیش از 100 میلیون کودک کار در جهان برای زنده ماندن دستفروشی، تکدیگری یا حتی تنفروشی میکنند.
بسیاری از این کودکان بیسرپرست هستند و توسط گروههای تکدیگری به کار گرفته شدهاند، و برخی دیگر با وجود داشتن خانواده به نوعی منبع درآمد محسوب شده و ناچارند کار کنند تا مخارج خانواده تامین شود. گاهی هم به کودکانی برمیخوریم که از خانه متواری شده و به هر کاری تن میدهند.
بر اساس معاهده حقوق کودک، ماده 27، همه کودکان حق برخورداری از شرایط یک زندگی خوب را دارا هستند و حق دارند آموزش ببینند و بازی کنند تا شرایط مناسب برای رشد جسمی، معنوی، اخلاقی و اجتماعی آنها مهیا شود، اما در حال حاضر بسیاری از کودکان کار حتی از سرپناه برخوردار نبوده و در پارکها و خیابانها میخوابند و به مواد مخدر اعتیاد دارند.
کودکان کار بیشتر اوقات خود را در خیابان میگذرانند و امرار معاش آنها از طریق دستفروشی و تکدیگری صورت میگیرد. اگر از منظر حقوقی به این مسئله نگاه کنیم در مییابیم که آنها هیچکدام از حقوق ابتدایی و انسانی را برخوردار نیستند و حتی کمترین نیازهای انسانی آنها تامین نشده باقی مانده است. این کودکان در معرض انواع خطرهایی هستند که ممکن است آیندهشان را تحت تاثیر قرار دهد.
معاهده حقوق کودک، کنوانسیون 138 «حداقل سن کار کودکان» که در 26 ژوئن 1973 و کنوانسیون 182 «ممنوعیت بدترین اشکال کار کودکان» که در سال 1999 به تصویب رسیده است را میتوان از موثرترین اقدامات بینالمللی که تاکنون در راستای حقوق کودکان انجام گرفته است، دانست.
معاهده جهانی حقوق کودک در تاریخ چهاردهم مهرماه سال 1370 توسط جمهوری اسلامی ایران امضا شد و مفاد معاهده در اسفند سال 1373 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید. همچنین ایران در سال 1380 به کنوانسیون 182 حقوق بنیادین کار پیوست.
تعریف کودک کار در کشورهای مختلف متفاوت است به صورتی که در برخی کشورهای آسیایی کار افراد در گروه سنی 8 تا 13 ساله، کار کودکان محسوب میشود، اما عمدتاً بیشتر کشورهای جهان از جمله ایران منظور از کودک کار، اشتغال کودکان زیر 15 سال میدانند.
ماده 79 قانون کار ایران نیز اشتغال کودکان زیر 15 سال را ممنوع دانسته است و اگر یک کارفرما کودک زیر 15 سال را به کار بگیرد، متخلف خواهد بود و برای نخستین بار مجازات نقدی، بار دوم مجازات نقدی و حبس و بار سوم علاوه بر این موارد، کارخانه یا کارگاه پلمپ و پروانه کار فرد متخلف ابطال خواهد شد.
با وجود اینکه تاکنون فعالیتهای بسیاری در راستای حمایت از کودکان کار در کشور صورت گرفته و موسسات و انجمنهای مختلف برنامههایی جهت ساماندهی این قشر آسیبپذیر طراحی کرده و تلاش بسیاری برای فراهم کردن امکانات مختلف مانند تحصیل، سرپناه، خوراک و. انجام داده و بهطور کلی بهرهمندی از حداقل نیازهای انسانی برای این کودکان داشتهاند، اما باید در اقدامی وسیع و موثرتر با همکاری سازمان بهزيستی، آموزش و پرورش، صدا و سیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و کلیه نهادهای مسوول، تمام اشکال کار کودک در کشور ریشهکن شود و برای پیشگیری از این مسئله نیز برنامهریزیهای اساسی صورت گیرد؛ چراكه کار کودک نه تنها حقوق انسانی را پایمال میکند بلکه تهدیدی جدی برای آینده اجتماعی، رشد و پیشرفت اقتصادی محسوب میشود.
هرگونه اقدام و پیشگیری برای جلوگیری از رشد این معضل اجتماعی ابتدا مستم شناخت این قشر است و پس از آن ساماندهی این کودکان است که نیازمند همکاری دستگاههای اجرایی و موسسات غیرانتفاعی میباشد.
از اقدامات نام برده میتوان به ایجاد مشاغل برای خانوادههای این کودکان، گسترش نظارت سازمان بهزیستی بر روی کودکان خیابانی و معرفی آنها به موسسات حمایتی، سپردن آنها به خانوادههای فاقد فرزند، ایجاد سرپناههای شبانه و ارائه خدمات مددکاری، فرهنگسازی و اشاعه فرهنگ مربوط به مشکلات کودکان کار، و یا استفاده از تجربیات موفق سایر کشورها در زمینه بازپروری کودکان خیابانی، اشاره کرد.
با توجه به افزایش روزافزون پدیده کودکان کار و خیابانی، راهکارهایی که تا کنون مورد استفاده قرار داشتند باید بازنگری شوند و راهکارهای عملی و موثر جایگزین شوند، زیرا رشد این پدیده باعث رشد آسیبهای اجتماعی، بزهکاری، اختلالهای روانی و شخصیتی، فروش کودکان، قاچاق اعضای بدن کودکان و بسیاری عواقب دیگر خواهد شد. در صورت عدم توجه و برنامهریزی دقیق شاهد به وقوع پیوستن آسیبهای مختلف و تحت تاثیر قرار گرفتن تمام جامعه خواهیم بود.
نوجوانان و جوانان گمشدهها و کمبودهای عاطفی خود را در بازیهای پرهیجان و بی محتوای رایانه ای، موسیقی های مبتذل غربی و فضای پرخطر و مجازی اینترنت جست و جو می کنند؛ آنها در یک گمان واهی بر این باوراند که کامپیوتر و اینترنت دروازه ورودشان به دنیای اطراف است.
دغدغه هر پدر و مادری داشتن فرزند یا فرزندانی سالم و تندرست است. والدین بیش از هر چیز نگران خورد و خوراک، پوشاک، درس و مشق بچهها هستند و برای برآورده کردن این نیازها است که شب و روز تلاش می کنند و لحظهای آرام و قرار ندارند، اما آیا هیچ با خود اندیشیدهاید که دلبندانمان علاوه بر غذای جسم به غذای روح و روان هم احتیاج دارند که اگر چنانچه این غذا در فضای گرم و صمیمی و در محیط خانواده برایشان فراهم نشود خود را برای تهیه این غذاها به هر در و دیواری میزنند یا با هر طناب پوسیدهای به قعر چاه میروند و آینده خود را تباه میسازند.
امروزه با گسترش وسائل ارتباط جمعی متأسفانه نوجوانان و جوانان گمشدهها و کمبودهای عاطفی خود را در بازیهای پرهیجان و بی محتوای رایانه ای، موسیقی های مبتذل غربی و فضای پرخطر و مجازی اینترنت جست و جو می کنند. آنها در یک گمان واهی بر این باوراند که کامپیوتر و اینترنت دروازه ورودشان به دنیای اطراف است و ما به عنوان والدین اگر لحظه ای، فقط لحظه ای غفلت کنیم فرزندان خود را غرق در خطر می بینیم و اگر مدیریتی صحیح و نظارتی دقیق بر کارها و رفتار آنها نداشته باشیم نوجوانان مان همچون ماهی از دست مان سر می خورند و در دریای پرتلاطم امواج ماهواره و اینترنت غرق می شوند. آن موقع است که رهایی آنها از این دام ها کاری بس دشوار خواهد بود.
رایانه، اعتیاد جدید قرن امروزه دنیای رایانه هویت یابی و هویت جویی نسل جوان را تا جایی در ابعاد فکری و اخلاقی تحت تأثیر قرار داده که آسیب های اجتماعی رابطه تنگاتنگ با مقوله فناوری اطلاعات، انفجار اطلاعات و جهانی شدن پیدا کرده است.
منبع:parsiblog
آسیب اجتماعی به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی رسمی و غیر رسمی جامعه محل فعالیت کنشگران قرار نمیگیرد و در نتیجه با منع قانونی یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو میگردد. به همین دلیل، کجروان سعی دارند کجرویهای خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان نمایند؛ زیرا در غیر این صورت با پیگرد قانونی، تکفیر اخلاقی و طرد اجتماعی مواجه میشوند.
از نظر بروس کوئن یک رفتار انحرافی با توجه به هنجارهای موجود در فرهنگ تعریف میشود. رفتار و عملی که ممکن است در یک موقعیت یا فرهنگ خاص قابل قبول باشد، ممکن است در جاهای دیگر ناروا و غیر قابل قبول باشد. از جمله انحرافات در فرهنگ ما قتل عمد، به عنف، ی، ناراحتی روانی جنون آمیز، بزهکاری جوانان، اعتیاد، فحشا و امثال آن است.
آسیبهای نوپدید، آسیبهای مرتبط با فناوریهای جدید است که آسیبهای ناشی از استفاده از ماهواره، بازیهای رایانهای، تلفن همراه و اینترنت میتوانند در این مجموعه قرار گیرند و میتواند زمینهساز نوع جدیدی از آسیب های اجتماعی و روانی باشد. حریم خصوصی افراد آن قدر اهمیت دارد که احترام به آن در قرن حاضر از مرزهای سنتی دین و اخلاق فراتر رفته و در بیشتر کشورهای جهان ضمانت قانونی پیدا کرده است، اما شئون انسانی و اهمیت حفظ آن در فضای مجازی و امنیت اطلاعات مبادله شده با چالشهایی مواجه شده و سلامت اخلاقی و حتی جسمانی کودکان و نوجوانان در جامعه به مخاطره افتاده است.
اکثر والدین نیز به دلیل عدم آشنایی با اینترنت و ظرفیتهای آن و شبکههای اجتماعی فضایی و فناوریهای نوین ارتباطی، از رفتارهای آنلاین فرزندانشان در فضای مجازی اطلاعی ندارند. همین مسأله راه را برای صیادان اینترنتی باز میکند تا راحت تر بتوانند طعمههای خود را از میان افرادی انتخاب نمایند که به نوعی دچارانواع آسیب های اجتماعی هستند و بدون در نظر گرفتن تهدیدات و معایب این فضا به دنبال تفریح در آن هستند.
فضای مجازی همچنین فضایی محدود به افکار کاربران آن است که به دلیل ناشناس بودن فرستنده و گیرنده پیام، امکان سواستفاده طرفین از هم افزایش مییابد.
سرقت و ی هم از لحاظ عرفی و هم از لحاظ قانونی به عنوان یک آسیب جدی محسوب میشوند. هر چند عوامل متعددی در بروز این مشکل شناخته شدهاند مثل فقر و بیکاری، اعتیاد و شیوههای تربیتی، اما باید توجه داشت مبانی شخصیت اهمیت ویژه در ارتکاب ی دارند. از دیگر علل و انگیزه های روانی-عاطفی سرقت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فقر عاطفی
ناکامی
پرخاشگری
تجربههای دوران کودکی
احساس ناامنی
کودکان نازپرورده
خودنمایی
حسادت
حادثه جویی
و محیط اجتماعی نامناسب
از عوامل اجتماعی-اقتصادی سرقت میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فقر مادی و فرهنگی
معاشرت با دوستان ناباب
بیکاری
طبقاتی بودن جامعه و نابرابری های اجتماعی
شهرنشینی و زاغه نشینی
مهاجرت به شهرها و…
روسپیگری را تن فروشی، بهره برداری جنسی و یا معامله پایاپای و بیبندوباری جنسی توسط ن برای کسب درآمد تعریف کردهاند. گری معمولا با سایر انواع آسیب های اجتماعی مثل اعتیاد به مواد مخدر و الکل همراه است. ن به درجات مختلف دارای اختلال شخصیتی بوده و برخی از آنان همجنسگرایند و احساس خصومت خود را نسبت به مرد، با تحقیر او از طریق درگیر کردن وی در رابطه ای غیراجتماعی ابراز میکنند. از علل دیگر این آسیب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
فقر و بیکاری
گرسنگی
جنگ
تنوع و تجمل طلبی
اعتیاد
فریب خوردگی
تسلیم به امید ازدواج
طرد شدگی از خانواده
بی سوادی
عدم توافق اخلاقی و سازش بین زن و شوهر و…
طلاق بر انحلال یک ازدواج رسمی در زمانی که طرفین آن هنوز در قید حیاتند و بعد از آن آزادند تا دوباره ازدواج کنند دلالت میکند. یا به عبارت دیگر طلاق شیوه نهادی شده پایان یک ازدواج است”. متفکران و جامعه شناسان، طلاق را یکی از آسیب های اجتماعی به شمار آورده و بالا رفتن آن را نشانه بارز اختلال در اصول اخلاقی و به هم خوردن آرامش خانوادگی و در مجموع دگرگونی در هنجارهای اجتماعی میدانند. علل افزایش طلاق را میتوان به شرح زیر خلاصه کرد:
مشکلات مالی
عدم توافق اخلاقی و ناسازگاریهای جنسی
عدم علاقه و کراهت طرفین از یکدیگر در نتیجه ازدواجهای تحمیلی
دخالت دیگران به ویژه خانوادهها
سوءظن
عدم تمکین
عدم پای بندی به مذهب
اعتیاد
زیاده طلبی
انتخاب نادرست اولیه
کمی سن ازدواج
ناآگاهی
تفاوت فرهنگی
ازدواج مجدد
بیکاری
نداشتن مسکن
اختلاف در تعیین محل زندگی و…
همچنین در دنیای معاصر انتظارات مردم از ازدواج بالا رفته وافراد بر خلاف گذشته بیشتربه خاطر عشق ازدواج میکنند و نه صرفا داشتن یک شریک زندگی، ن امروز حاضر به پذیرش ازدواج ناخشنود نمیباشند و مصداق سوختن و ساختن کمتر پذیرفته میشود، از لحاظ فرهنگی زشتی طلاق کاهش یافته و پذیرش اجتماعی آن روز افزون است.
خودکشی هر چند در وهله اول یک مشکل فردی به شمار میرود ولی از آنجایی که فرد در اجتماع زندگی میکند و تأثیرات متقابلی همواره بین آنها برقرار است، به عنوان یک معضل و یکی از آسیب های اجتماعی مورد بررسی قرار میگیرد. آمار خودکشی معمولا با سایر جرایم و آسیبها ارتباط پیدا میکند، بطوری که در میان گروههای مبتلا به اعتیاد خودکشی بیشتر دیده میشود. جامعه شناسان معتقدند هر اندازه همبستگی اجتماعی سست گردد و ارتباط و تعلق فرد به گروه کاسته شود، او آمادگی بیشتری برای پایان دادن به حیات خود پیدا میکند.
براساس مجموع تحقیقات که تاکنون انجام شده، علل و انگیزههای خود کشی در ایران را میتوان چنین برشمرد:
اختلافات شویی و نامناسب بودن شرایط زندگی خانوادگی
شکست در عشق
اختلالات روانی و شخصیتی
فقر و بیکاری
اعتیاد
تورم و شرایط نامساعد اقتصادی
گذار جامعه از حالت سنتی به صنعتی
حس پوچی و بیهویتی در جوانان
اعتیاد از مهمترین آسیب های اجتماعی در جامعه ما به حساب میآید. اعتیاد به سبب ویژگیهای ذاتی خود، اغلب با سایر آسیبها همراه میشود و موجب هدر رفتن نیروهای ثمربخش جامعه میگردد. علل گرایش به اعتیاد از مسایل روانی و فردی تا مسایل اجتماعی، اقتصادی و ی گسترده میباشد.
منبع: مجله اینترنتی اظهار
درباره این سایت